۲۴ ساعت

15 آگوست
۲دیدگاه

غربت

 تاریخ نشر پنجشنبه ۱۵ آگست ۲۰۱۳ هالند

محمد اسحاق ثنا

محمد اسحاق ثنا

غربت

محمد اسحاق ” ثنا “

ونکوور، کانادا

***

دوش دیدم میگزشتی با من ات پروا نبود

در نگاهت ذره ای از من سر سودا نبود

نازم آن اندام  زیبا و دو چشم و گونه ات

غیر زیبایی ترا عیبی ز سر تا پا نبود

یاد آن دوران عشق و یاد آن ایام خوش

جز محبت جز وفا در خاطرم جانا نبود

میسرودم چامه ای موزون بیاد عشق تو

فکر و احساس مرا اندیشه فردا نبود

در جهان عشق دیدم از غم لیلی وشی

مثل مجنون هیچ کس بیچاره و شیدا نبود

ای تو غربت ای شریک روز غم افزای من

از تو امید چنین رنج و جدایی ها نبود

خوبرویان دید در غربت “ ثنا ” بسیار بود

زان یکی هم مثل تو مقبول و بی همتا نبود

محمد اسحاق ” ثنا “

 

۲ پاسخ به “غربت”

  1. admin گفت:

    درود به شاعر گرانقدر جناب استاد ثناء عزیز! مثل همیشه سروده عالی و خواندنیست . موفق باشید. مهدی بشیر

  2. h.forough گفت:

    برسرِعُشاقِ چون مجنون فرهاد خط زدم
    زانکه مانندِ منش عاشق درین دنیا نبود
    فروغ
    استاد عزیزو گرامی ام زیبا سرودید سلامت باشید

دیدگاه بگذارید

لطفاً اطلاعات خود را در قسمت پایین پر کنید.
نام
پست الکترونیک
تارنما
دیدگاه شما