۲۴ ساعت

09 مارس
۱۳دیدگاه

گریه میکند

  تاریخ نشر شنبه  نهم مارچ  ۲۰۱۳ هالند

حسن شاه " فروغ "

حسن شاه ” فروغ “

 گریه میکند

حسن شاه ” فروغ “

  ۹ / ۳ / ۲۰۱۳

لندن

***

شعرو سرود درهمه جا گریه میکند

گل واژه ها بشور و نوا گریه میکند

تیرو تفنگ هر غزل از پا فگنده است

اشعار بدونِ وزن و هِجا گریه میکند

بررویِ مثنوی همه پاشیده اند اسید

مولای بلخ نزدِ خدا گریه میکند

تک بیت ها شهید و بخون غلط میزند

بر آن شهیدِ بی سرو پا گریه میکند

سر دفترِ سرود بخون می خورد ورق

انگشتِ پُر زِخون چو حِنا گریه میکند

شاعردرانزوای شب هرجا نشسته و

برحال شاه و فقرِ،گدا گریه میکند

از بس گریستیم درین چرخ نیلگون

برحالِ ما مُرغ هوا گریه می کند

برتیغ جاهلان بنگر موج خون فروغ

ازظُلم گر زمین وسما گریه می کند

با تقدیم احترام فروغ از لندن

 

۱۳ پاسخ به “گریه میکند”

  1. admin گفت:

    فروغ عزیز ، از خواندن آن خواننده هم گریه میکند و منهم گریه کردم. خیلی عالی و با احساس است. زنده وسلامت باشید. مهدی بشیر

  2. با عرض سلام احترام نهایت زیباست.
    بلی کثیر از مردمان گریه میکنند پای بند قواعد باید بود با کلام سحن سروده ریبای شما را میستایم. بااحترام.

  3. ولی پوپل گفت:

    خشک شد زآتش غم اشک بچشم
    گریه هم یک دل خوش میخواهد

    کس بعد مرگ گریه بحالم نمکند
    در زندگی چو شمع بگریم به حال خویش

    فروغ عزیز پیوسته فروغمند باشید لذت بردم

  4. شهلا ولیزاده گفت:

    والاست و ستودنی! درود دوست ارجمندم!

  5. شريف حكيم گفت:

    عالیست جناب فروغ.
    از شعر گفتى و زهجا و ز وزن آن
    مضمون ببین نشسته جدا گریه میکند.

  6. قیوم بشیر گفت:

    فروغ عزیز زیبایی ها را نمیشود نادیده گرفت ، واقعآ زیبا می سرایید ، مؤفق باشید!

  7. h.forough گفت:

    مهدی عزیز خداوند شادی ها را نصیب شما بگرداند اینبار بخنده مینویسم تابخندیم

  8. h.forough گفت:

    باعرض سلام آقای حبیب تشکر از محبت جناب شما وزره نوازی تان سلامت باشید

  9. h.forough گفت:

    محبت دارید آقای پوپل عزیز تشکراز تشویق جناب شما

  10. h.forough گفت:

    ممنون شهلای عزیز وگرامی

  11. h.forough گفت:

    شریف عزیز لطف دارید
    از بسکه حرف های اجانب شنیده ام
    مضمون هم زدستِ هجاء گریه میکند

  12. h.forough گفت:

    قربان جناب شما آقای قیوم بشیرعزیز خود زیبا سرای وزیبا سرود هستید زنده باشید

  13. شکنجه
    از شــدت شــــکنجه رســــن گریه میکند
    شــــلاق از نوازش تن گریــــه میـــــکند
    مارا کجـــا مجال دهـــن باز کردن اسـت
    در ســـــــــینه ام نـوا ز وَهَن گریه میکند
    هـرقطره اشک گـــوهــری ازهاتِلِ اَلَــــم
    بر حـــال بی زبانی من گریــــه میــــکند
    غـم سوخت از شراره ئی سلاخه ئی ستم
    خاکســـــترش به کوره تــن گریــه میکند
    ســیلاب پُر طلاطم خون ســـر زد از دلم
    مرغ دلــــــم ز لای لجن گــــریه میـــکند
    «واهــب»مبـاش طــالب دیـــــدار آفتــاب
    کو خود در آن مقام عـــدن گریــه میــکن
    ۱۷- اگست ۲۰۰۷
    ها تِل=ابر بسیار بارنده
    وَهَن= ضعف

دیدگاه بگذارید

لطفاً اطلاعات خود را در قسمت پایین پر کنید.
نام
پست الکترونیک
تارنما
دیدگاه شما