۲۴ ساعت

01 فوریه
۴دیدگاه

تنازع زیست

   تاریخ نشر جمعه  اول فبروری ۲۰۱۳ هالند

ولی پوپل

ولی پوپل

تنازع زیست

ولی پوپل

ویرجنیای شمالی

***

میبرم بار تن به شانه هنوز

میکشم محنت زمانه هنوز

سینه آماجگاه تیر قضا

جان من طعمۀ و نشانه هنوز

خصم جانی بود زمانه مرا

لیک افتاده ام ز پا نه هنوز

در کمینگه نشسته تیر به دست

تا نماند ز من نشانه هنوز

صد قفا خورده ام ز دست زمان

استوارم چو استوانه هنوز

داد و بیداد من ز چرخ فلک

بود هم روز و هم شبانه هنوز

آسمان پر بود ز نالۀ من

گوش داری بمن تو یا نه هنوز

نفسم تنگ و نبض  جان سوزان

نرود تب مرا کرانه هنوز

نیستم قرص عافیت در دست

نی ببازار و نه به خانه هنوز

کیسه خالی و کاس سر بی زر

این مرا دولت و خزانه هنوز

گرچه پیرم نموده باغ زمان

ریشه ام میزند جوانه هنوز

دست و پنجه به پرده زخمه بتار

میزنم نغمه و ترانه هنوز

از پی خط و خال و لعل لبان

میروم بهر آب و دانه هنوز

آتشم آب دیده خفته بخاک

اخگرم میکشد زبانه هنوز

سینه ام سرد و طبع جان لرزان

غزلم داغ و عاشقانه هنوز

از حیاتم نمانده جزء رمقئ

میکنم خدعه و فسانه هنوز

عاجزئ ای ولی ز زور ملا ف

معترف باش صادقانه هنوز

ولی پوپل

 

۴ پاسخ به “تنازع زیست”

  1. admin گفت:

    پوپل عزیز، بازهم زیباست . به امید موفقیتهای بیشتر تان . مهدی بشیر

  2. شريف حكيم گفت:

    سروده اى نهایت روان ، دلنشین و با مضمون . همیشه خوش بنویسید حظ بردم .

  3. شهلا ولیزاده گفت:

    خیلی قشنگ…

  4. همایون عالمی گفت:

    بسیار عالیست آقایی پوپل کیف کردیم
    انشالله بزودی اثاری بیشتری از شما را میخوانیم

دیدگاه بگذارید

لطفاً اطلاعات خود را در قسمت پایین پر کنید.
نام
پست الکترونیک
تارنما
دیدگاه شما