۲۴ ساعت

18 ژانویه
۷دیدگاه

رونق بزم ادب

 تاریخ نشر جمعه ۱۸ جنوری ۲۰۱۳ هالند

خانم صالحه وهاب واصل

خانم صالحه وهاب واصل

برای دوست نهایت مهربان و رونق بزم شعر محترم جوهر گرامی سروده شده است

صالحه وهاب واصل

۱۵-۰۱-۲۰۱۳

هالند

رونق بزم ادب

***

نمیدانم چی غوغا گشته بر پا

دل  (جوهر ) سیاهی کرده از ما

همی خوانم کلامش از جدایی

  ز رفتن  از سفر وز ما رهایی

کسی کو رونق بزم است بر ما

حضورش میزاید غم ز دلها

چی سان یکباره عزمش بر سفر شد

مگر از ما خطای در گذر شد؟

بُدم چندی نه در بزم عزیزان

نبودم آگه از احوال ایشان

نمیدانم دلیل این سفر چیست؟

اگر پای کسی هست در میان؛ کیست ؟

مگیر از ما( نعیما) (جوهر) ما

ازین بزم ادب شور و شر ما

جهان زیر و زبر شد از غم جنگ

نه رحمی بر ادب شد نی به فرهنگ

کنون گرد آمدند جمعی ز دوستان

همه روشنگر ان؛ قلم بدستان

که تا بانی شوند شهر ادب را

فزون سازند این شور و طرب را

حد اقل درین جا وحدت آید

دمی بر زندگانی لذت آید

مگیر (جوهر) به رفتن جان این بزم

مکش پا و حذر کن تو ز این عزم

کلام تو  به مایان گشته عادت

حضورت مایهء سعد و سعادت

میاور بر زبانت نام رفتن

نه زیبد بر لب تو یاوه گفتن

تو با مایی زما و بزم مایی

مکن با دوستان صبر آزمایی

بگیر حرفت که شانت را نشاید

به جمع ما حضور توست باید

گذر از هر خطای کرده هر کس

تویی گوهر مرنج از خار و از خس

به بزم دوستانت باز بر گرد

که محفل بیتو بی رنگ گردد و سرد

ز واهب بر خدایش این تمناست

سعادت باشد از جوهر به هر جاست

الهی (جوهر) ما را نگهدار

ز آفات و زمین و عرش هربار

صالحه وهاب واصل

 

۷ پاسخ به “رونق بزم ادب”

  1. نذیر ظفر گفت:

    چه خوش گفتی تو ای وهابء واصل
    نمیگردد زدوری چیزی حاصل
    یقینا ما همه همخانه استیم
    درین کانون نه یک بیگانه استیم
    همه مثل برادر مثل خواهر
    برای همدگر غمخور و یاور
    همه در بین این کشتی سواریم
    امیدی خد متی در سینه داریم

  2. admin گفت:

    درود به خواهر گرامی ام صالحه جان وهاب واصل ، مثل همیشه عالی و زیباست . تشکر از شما . موقف وسلامت باشید.
    مهدی بشیر

  3. دلم ازدردورنج هرگزجدا نیست
    نصیبم دلبرِ شرین ادا نیست
    به غربت گربمیرم وای بر من
    به پای تربتم یک آشنا نیست

    شوم قربانِ نامت خواهرِ من
    چه میپرسی زحالِ ابترِ من
    ز هرکس سینۀ پُر داغ دارم
    مرا دیوانه ،کرده همسرِ من

    جوهرر

  4. نذیر ظفر گفت:

    به جوهر عزیز !!

    شکایت کردی از همسر ؛ برادر
    مرا این غـــــــم بود در بر ؛ برادر
    خدا کــــمک کند ورنه ازین ملک
    گریزم با دو چـــــــــشم تر ؛ برادر

  5. h.Forough گفت:

    دیگر نام ورا همسر نخوانی
    وجود نکبتش از خود ندانی
    هرآنکس قدرجوهر را نداند
    توهم هرگزورا ازخود ندانی
    فروغ

  6. همایون عالمی گفت:

    خودت هم عاقلی هم مصلحت بین
    مرنج از فتنه و شور سخن چین
    مرا بر رای و راهت احترام است
    غلیظ ِ تلخیی می زیر جام است
    نه ام آگه ز درد و رنج تو یار
    بدانم مشکلات ماست بسیار
    عبور زندگی همچون که آبست
    چو دود این زندگی در پیچ و تابست
    نصیحت کردن آسانست لیکن
    عمل تا حرف همچون نیست ممکن
    تویی در سایت دانی جوهر ما
    کلام خوب تو تاج سر ما
    اگر رفتن ترا بی غم بسازد
    فغان و ناله هایت کم بسازد
    برو لیکن که غمهایت بدر شد
    دلت فارغ شد و روشن بصر شد
    بیا تا ما به استقبال باشیم
    بهم باشیم و فارغبال باشیم
    دو دستم در دعای تو بلندست
    محبتهای من بی چون و چندست
    سرور و شادی خواهد دوستانت
    بماند شعر ها در بوستانت
    برو بر درگهی ایزد دعا کن
    به عجز و زاری چون بلبل نواکن
    ز روزی یک کمی انفاق باید
    به رفع مشکلی خیرات شاید
    ز دستم جز دعا کاری نیاید
    دعا هر مشکلی را می زداید
    الاهی کار جوهر راست فرما
    بیاور طلعتش در حلقۀ ما

    صالحه جان ، ظفر صاحب آقایی بشیر و جناب فروغ ازینکه با محبت و همدردی آقایی جوهر را تسلا داده و مصلحت دادید بنده سر هر کدام شما افتخار نموده و استحکام صمیمیت و همدلی هر چه بیشتر را در بزم ۲۴ ساعت آرزو مینمایم

    شاد و پیروز باشید
    همایون

  7. زمین وآسمانت پُر ستاره
    کنم دل زیرِ پایت پاره پاره
    بلطفِ خودکه جوهریادکردی
    خداسازدهمایونت دوباره
    عالمی عزیز قربان محبت شما .جوهر

دیدگاه بگذارید

لطفاً اطلاعات خود را در قسمت پایین پر کنید.
نام
پست الکترونیک
تارنما
دیدگاه شما