۲۴ ساعت

ببین این چهلچله مطرب

نذیر احمد « مشفق » 

شهر زندام – هالند

تاریخ نشر سه شنبه  نهم  جوزا ۱۳۹۱ – ۲۹ می ۲۰۱۲  

نذیر احمد « مشفق »

نذیر احمد « مشفق »

 ببین این چهلچله مطرب

دراین آهنگ نو

ازفصل بوستان دیگر گوید

زاحوال خودش . اما چسان در گهر گوید

چه داستانی تراژیدی . چه سرمای  چه پایزی

صدایی ناله خونبار .صدای مادر بیما

دمیکه لانه اش میسوخت

وفریاد چوچه ی نادان

وگاه هم با صدایی دلخراش یک قهقه سر میداد

چرا اینجاه؟ چرا امروز؟

وآن هم لانه من را

همه آن نسل من میسوخت

زخشم چشم آن صیاد

نه پروانه .نه شمع یا سرودی  یا غزل خوانی

همه از بوستان رفتند

مگر بامن . وآن یار پریشانش وداع گفتند

من هم امروز آهنگم

که سالها دور از من بود . دوباره سر خواهم داد

به آن پروانهء سوخته

به آن مرغان خوش الحان دوباره پر خواهم داد

بخوان ایی مطرب {مشفق}

که ساغر مست خواهم ساخت . به زیستم هست خواهم ساخت

بخوان برمن بخوان بر ما . بخوان بر همهء مایان

 نذیر احمد « مشفق »

 
بدون دیدگاه

دیدگاه بگذارید

لطفاً اطلاعات خود را در قسمت پایین پر کنید.
نام
پست الکترونیک
تارنما
دیدگاه شما