۲۴ ساعت

23 مارس
بدون دیدگاه

بحران جنگ در افغانستان

بحران جنگ در افغانستان ناشی از چیست؟

نویسنده ایمل نقشبندی

تاریخ نشر جمعه چهارم حمل ۱۳۹۱ – ۲۳ مارچ ۲۰۱۲ 

ایمل نقشبندی

ایمل نقشبندی

طویل شدن جنگ در میهن ما افغانستان و تداوم خشونت ها در این کشور همواره این پرسش اساسی را در اذهان متبادر میسازد که حقیقأ چرا با وجود تلاش های جامعه جهانی و دولت افغانستان برای پایان دادن به جنگ در این کشور و بهبود وضعیت ثبات و امنیت افغانستان جنگ همچنان ادامه دارد، و سایۀ نا امنی همچنان همه ابعاد زندگی افغانها را تحت تاثیر خود قرار داده است. حدود بیش از یک دهه از حضور جامعه جهانی در افغانستان میگذرد دراین ده سال تلاش اصلی متحدین بین المللی افغانستان بر پایان دادن جنگ و فراهم آوری شرائط بهتر زندگی برای شهروندان این کشور متمرکز بوده است.

در این هم تردیدی نیست که در این راه هزینه های فراوان جانی و مالی را هم جامعه جهانی و هم مردم ودولت افغانستان متحمل شده اند. اما پرسش اینجاست که چرا جنگ همچنان ادامه دارد و این تداوم خشونت آفرینی ها در کشور ریشه در کجا دارد؟ مسلمأ در این سالها ضعف های جدی در مدیریت بحران افغانستان وجود داشته است که اکنون پس از ده سال هنوز دولت افغانستان و جامعه جهانی مشکل اصلی شان تامین امنیت و شکست مخالفان مسلح در افغانستان است. بجای آنکه اینک باید با عبور از جنگ به فکر بهره وری های بیشتر در عرصه های اقتصادی، علمی و سیاسی میبود. انتظار آن بود که در شرائط کنونی باید مسئله اصلی درافغانستان تقویت بنیه های اقتصادی افغانستان رونق تولید و صنعت در کشور باشد اما این مسائل در افغانستان حاشیه ای است و امنیت همچنان مشکل اصلی مردم است. بنا براین میتوان گفت به رغم تلاش های که در این سالها صورت گرفته است و موفقیت های هم بدست آمده است، نارسایی ها وکاستی های هم وجود داشته است که شاید اگر این نارسایی ها زود تر جبران میشد دیگر شاهد طولانی ترشدن بیشتر جنگ و خشونت در کشور نمی بودیم. اما این مشکلات ونارسایی ها چیست که باید بر طرف گردد؟

آمارها هویدا میسازد که در حال حاضرحدود ۶۵ فیصد مردم افغانستان زیر خط فقر زندگی می کنند و این رقم در حال افزایش است. بررسی ها نشان می دهد۴ ، ۷ میلیون افغان برای امرار زندگی صحتمند از غذایی کافی برخوردار نیستند و ۳۶ درصد جمعیت کشور نمی توانند ابتدائی ترین ضرورت های خوراکی شان را فراهم سازند. البته فقر موجود در افغانستان زائیده یک فرایند طولانی در کشور است و نمیتوان گفت یک نظام و حاکمیت خاص عامل ایجاد و گسترش فقر در کشور است. اما یک واقعیت انکار ناپذیر این است که ده سال از شکل گیری نظام جدید در افغانستان که با حمایت حامعه جهانی اساس گذاری گردید سپری میشود و پس از نه سال که ملیارد ها دالر پول به این کشور سرازیر گردیده است همچنان گراف فقر بالا است و بنا به اعلام سازمان ملل متحد نه ملیون گرسنه در این کشور به کمک های غذایی نیاز دارند. به هر حال اینکه فقر در افغانستان بیداد میکند دور از واقعیت نیست و نیازی هم به آمارگیری و آمار دهی های نهاد های خارجی و بین المللی نیست. واقعیت های ملموس زندگی مردم افغانستان به خوبی نشان می دهد که عمق فقر در افغانستان به چه اندازه است و چرا باید به آن توجه نمود. ولی یک پرسش اساسی این است که با وجود چنین فقر شدید و ویرانگرچگونه است که جنگ همچنان ادامه دارد؟ هزینه های سرسام آور جنگ چگونه و چرا تامین می شود. براستی نمی توان هزینه ی این جنگ طولانی را بگونۀ دیگری بهره برداری نمود که در نتیجۀ آن مردم افغانستان با بهترین امکانات و تسهیلات زندگی به حیات خویش در آرامش ، امنیت و ثبات کامل ادامه دهند؟ دقیقأ خود این فقر باعث میشود که عدۀ زیادی به دلیل مشکلات مالی و نبود کار و درآمد های معمول زندگی به گروه های تخریبی بپیوندند و این فرصت مناسبی برای مخالفان مسلح فراهم می سازد که با سوء استفاده از فقر و نداری مردم به یارگیری از میان آنان پرداخته و دست به تخریب و کشتار بیشتر در کشور بزنند. بنا بر این می توان گفت فقر عامل اصلی تداوم خشونت و جنگ در افغانستان است و دولت افغانستان به کمک جامعۀ جهانی باید فکر اساسی برای امحای فقر در این کشور بنماید.

این همه در حالی به وقع میپیوندد که مقامات وزارت کار و امور اجتماعی در کشور می گویند رقم بیکاران کشور هر روز در حال افزایش است. گفتۀ وزیر کار امور اجتماعی، افغانستان هم اکنون با ۴۰ درصد نفوس بیکار رتبه اول جهان را از لحاظ بیکاری در جهان به خود اختصاص داده است. مسلما با پیوستن فارغین دانشگاه ها، مکاتب و سایر موسسات آموزشی، این آمار بالاتر هم خواهد رفت. البته این به این معنای نادیده انگاشتن تلاش مقامات در این زمینه نیست. سال گذشته که وزیر کار و امور اجتماعی در نود ونهمین نشست سالانه سازمان بین المللی کار به سوییس سفر کرده بود، پس از بازگشت نتایج این نشست را برای کشور سودمند خواند و گفت: در این نشست اعضای این سازمان وعده همکاری در بخش اشتغال زایی، موضوع کار اطفال و مصونیت کاری در افغانستان را داده اند و به زودی معضل بیکاری در کشور تا حدود زیادی بر طرف خواهد شد. علاوه براین بارها طرح های مانند اعزام کارگران افغان به ایران ،قطر، دبی ودیگر کشورها، مصونیت اجتماعی، آموزش های فنی وحرفوی به کارگران در صدر برنامه کاری این وزارتخانه قرار گرفته است و حتی با ایران نیز توافقاتی به عمل آمده تا به کارگران افغانی ویزای کار داده شود. اما بدلیل فقرشدید و بی کاری گستردۀ برآمده از آن این سخن تلاش ها اثر ملموسی در زندگی کارگران افغانستان و مردم عادی نداشته است ازاین رو دولت برای حل این مشکل و ممانعت از پیوستن بی کاران به گروه های مخالف مسلح باید طرح ها و برنامه های گسترده وزود بازده را در کشور عملی سازد.

به اینچنین حقایق نباید چشم دیده بست که این گروهی بزرگ بی کاران که با فقر شدید دست و پنجه نرم می کنند نیروهای بالقوه برای گروه های تخریبی و مخالفان مسلح درکشور اند و درواقع رابطه مستقیم میان فقر شدید در کشور وتداوم خشونت و جنگ برقرار است. بنا براین دولت باید در کنار تلاش های صلح در کشور باید سعی بخرچ دهد که بی کاری در کشور را نیز مهار کرده و زمینه های پیوستن جوانان بی کار به مخالفان مسلح را نیز از این طریق از بین ببرد. در غیر این صورت تمامی تلاش های صلح بی نتیجه خواهد ماند و جامعۀ جهانی نیز با تمرکز بر حملات نظامی و تقویت جبهۀ جنگ به تنهایی نمی توانند مانع رشد فزاینده افراط گرایی و تروریزم در منطقه شود.

 
بدون دیدگاه

دیدگاه بگذارید

لطفاً اطلاعات خود را در قسمت پایین پر کنید.
نام
پست الکترونیک
تارنما
دیدگاه شما