۲۴ ساعت

28 نوامبر
بدون دیدگاه

جوانان یعنی آیندۀ افغانستان

ایمل نقشبندی

ایمل نقشبندی

نویسنده ایمل نقشبندی:

جوانان یعنی آیندۀ افغانستان

تاریخ نشر دوشنبه هفتم قوس ۱۳۹۰ –  ۲۸ نوامبر ۲۰۱۱

افغانستان یکی از کشورهای جوان است که از مجموع ۳۰ میلیون نفر جمعیت تقریبی آن، ۱۰ میلیون نفر در سنین بین ۱۵ تا ۳۰ ساله گی قرار دارند. در واقع بیش از ۵۰ ٪ جمعیت افغانستان را طبق سرشماری مرکزی افغانستان جوانان تشکیل می‌دهد.اما اگر پا را فراتر گذاشته و وضعیت جوانان افغانستان را با دیگر کشورها مقایسه نمایم به این موضوع میرسیم که نسل جوان افغانستان یک نسل فراموش شده است هیچ حکومت در افغانستان تا هنوز به جوانان ارج قایل نشده است و این خود یکی از موضوعات مشکل بر انگیز دیروز وامروز بوده است.

نسل جوان افغانستان در جریان بحران‌های اقتصادی و اجتماعی، آسیب جسمی و روحی قابل توجهی را متحمل شده اند و در فضای آلودۀ جنگ و خشونت، ابتدایی ترین سالهای زندگی جوانی خود را، طی نموده و تجربه کرده اند. بیش از ۸۰ ٪ این طبقه از نعمت سواد محروم بوده و عدۀ از آنها نیز در مهاجرت به وضعیت بدی به سرمی‌ برند که خود نمونۀ است حرفهای بالا را مشروعیت میبخشد.

به باور آگاهان مسایل اجتماعی افغانستان، و ملاحظات مشهود دیده میشود که کشور ما به عنوان یک جامعۀ جوان که فرایند گزار از جنگ و بحران به صلح و همزیستی مسالمت آمیز را به تضعیف تجربه می کند جوانان در این کشور با چالش های روانی ،اجتماعی، سیاسی و فرهنگی فراوان و فزاینده یی روبرو می باشند که بیکاری، عدم اعتماد به آینده، اعتیاد به مواد مخدر، ازدواج های اجباری، فقر و بحران های هویتی از قابل پیش بینی ترین پیامدهای وضعیت موجود بر زنده گی جوانان افغانستان دانسته می شوند که رویارویی با این چالش ها به تدوین و اجرای برنامه های دقیق، علمی و منسجم در سطح نهاد های ملی و بین المللی مرتبط با جوانان در افغانستان نیازمند می باشد، که تا اکنون به جز از برنامه های نمایشی و اقدامات محدودی در سطح پایتخت و چند شهر بزرگ افغانستان نشانه های عملی از این گونه برنامه ها در کشور دیده نشده است. سروی ها ومصاحبه هاییکه روی همرفته همراه با جوانان اقشار مختلف کشور مخصوصآ در شهر پرتجمع کابل و برخی دیگری از ولایات پر نفوس که شامل ولایات ننگرهار، هرات، بلخ و قندهار میباشند انجام شده، حاکی از آن است که برنامه های حکومت افغانستان در راستای حمایت از کار و استعداد های جوانان وهمچنان تقویت ظرفیت ها و مساعد گردانیدن کار، تعلیم، صحت، ورزش ومسائل حقوقی جوانان نهایت ضعیف بوده و بنا بر موجودیت ناامنی ها، فساد اداری، ارتشأ، اختلاس، لاقانونی ها و قاچاق بیسابقۀ مواد مخدربصورت کل بطی میباشد. بنا بر نبود فابریکه های تولیدی و صنعتی درکشور که قسمت اعظم آنها در اثر جنگها تخریب و منهدم گردیده اند به مشکلات فقر و بیکاری جوانان افزوده که بلاثر آن زندگی قابل ملاحظۀ جوانان افغان مورد تهدید بالقوه قرارداشته است که به روایت کارشناسان، هر آن، امید آن میرود که بنا بر موجودیت همچو مشکلات و معاضل بعید به نظر نمیرسد که زمینه های جلب و جذب جوانان به عنوان نیروی بشری صفوف دشمنان صلح و امنیت را تقویت نماید. تعدادی از جوانان بر این عقیده است که، جوانان قابل ملاحظۀ وجود دارند که بنا بر مشکلات اقتصادی و نبود درآمد و عواید ماهوار ناگذیر هستند تا بمنظور بقای حیات خانوادۀ شان از دوام تعلیم و تحصیل باز مانند و با وصف نبود فابریکه ها و محلات مناسب کار، به کار های ثقیل ساختمانی در بدل مزد ناچیز رو آورند که رقم مصروفیت چنین جوانان به سطح کشور با وصف اینکه درشت بوده ولی تعداد کثیری نیز وجود داشتند و وجود دارند که غرض کار های فزیکی به کشور های همسایه نیز سرازیر گردیده اند.

در جهت دیگرچنانچه مشهود است بین اکثریت فارغ التحصیلان صنوف دوازدهم لیسه ها اعم از دختران و پسران یک سلسله ذهنیت هائی حقیقی وجود دارد که تعداد زیادی از بورس های تحصیلی خارجی در قدم اول برای کسانی اهدا میشوند که از وابستگی های سیاسی، قومی، حزبی و ارتباطات با مقامات حکومتی و دولتی برخوردار باشند که چنین عملکرد های مقامات تعلیمی و تحصیلی کشورسبب ناراحتی جوانان دانش آموز گردیده که در کنار سایر مشکلات یکی از جمله عوامل اساسی ایجاد فاصله ها بین جوانان و حکومت میباشد.

در کنار رشد بیسابقۀ کشت و قاچاق مواد مخدر آنچه دیده میشود تعداد قابل ملاحظۀ از جوانان کشور ما که شامل اقشار مختلف میگردند بنا بر فقر و بیکاری مسلط در کشور به مواد کشندۀ مخدر که شامل هیروئین و چرس و غیره میباشد رو آورده اند. که در راستای جلوگیری از اعتیاد روزافزون جوانان به مواد مخدر یک استراتیژی علمی، مسلکی و انطباقی درازمدت ویا کوتامدت وقایوی و مجادلوی از جانب حکومت وجود نداشته صرفآ میتوان گفت که بجز از موجودیت یکتعداد مراکز محدود معالجه و تداوی اعتیادان مواد مخدر که مهمترین آن نجات سنتر در شهر کابل میباشد آنهم با کمبود و نبود بسترهای کافی، دوکتوران مسلکی و تجهیزات پیشرفتۀ طبی مواجه میباشد.که متآسفانه تا اکنون هیچ نوع طرح عملی و میکانیزم مجادلوی همچنان وقایوی در عرصه های مبارزه و جلوگیری از تولید، فروش و استعمال مواد کشندۀ مخدر مخصوصآ در شهر کابل وجود ندارد.

نبود فابریکه های تولیدی و صنعتی که در گذشته ها مانند فابریکه های نساجی، نختابی، قند، سمنت، پلاستیک سازی، بوت آهو، بافت و غیره، بشمول کارخانه جات جنگلک و کامبینات خانه سازی که ظرفیت جذب صدها هزار کارگر را در مرکز و ولایات کشور داشتند به طور فعال وجود داشتند که متأسفانه در شرایط کنونی در موجودیت طرح ها و پالیسی های اقتصادی دولت وموجودیت صد ها کمپنی های خصوصی و سکتوری که همراه با میلیونها دالر کمک های سرازیر شدۀ مجامع بین المللی از طریق ادارۀ حمایت از سرمایه گذاری، وزارت اقتصاد، وزارت معادن و صنایع خفیفه، وزارت کار و امور اجتماعی، وزارت امور مهاجرین، وزارت امور زنان و وزارت تجارت همراه میباشند، همه و همه از کار افتاده و فلج میباشند که این هم یکی از عوامل و تهدید جدی علیۀ مردم مخصوصآ جوانان بیکار، نادار و فقیرجامعۀ افغانی میباشد. جوانان مسلمان، مستعد و با احساس افغان که به امید زندگی، کار، تولید، ابتکار، خلاقیت، صلح ، امنیت، عدالت اجتماعی، پیشرفت و شگوفائی کشور شان میاندیشند متوقع اند تا خداوند رحیم و مهربان بر کشور بلاکشیده و جنگزدۀ شان ترحم نموده و کشور شانرا از این همه مصائب و مشکلات نازل شده نجات دهد.

برای بررسی وضعیت جوانان در حالت کنونی و برخورداری آنها از آزادی و یا عدم آزادی باید وضعیت‌شان در گذشته بررسی شود. اگر به ده سال پیش یعنی به زمان رژیم طالبان برگردیم درمی‌یابیم که جوانان بسیار محدود بودند. دختران به هیچ وجه اجازۀ‌ درس خواندن را نداشتند و پسران هم با محدودیتهای زیادی ادامه‌ تحصیل می‌دادند. و باید با پوشش و یونیفورم خاص به مکتب و پوهنتونها می‌رفتند یعنی آنها در امور شخصی خود هیچ اختیاری نداشتند.

اما با مقایسۀ رژیم قبلی و رژیم جدید می‌توان گفت، که از محدودیت‌های جوانان اعم از دختران و پسران تا حدود زیادی کاسته شده است. مهمتر از همه موضوع تحصیل است که ممانعتی برای آنان وجود ندارد. ولی تفاوت که از دیروز میتوانیم بگویم امروز حق دارد ولی محدودیت های ایجاد شده است که نمیتواند به خواست هایشان برسند و مشکلات را که جوانان در طی سالهای متمادی سپری نموده است جبران کرده باشد و جوانان در امور اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و حتی ورزشی نیز می‌توانند نقش مهمی را ایفا کنند. آنها نسبت به گذشته آزادی‌های نسبیرا به دست آورده‌اند. چرا که عدۀ از جوانان با توجه به نوعیت رژیم جدید، آیندۀ خود را در آموزش زبان انگلیسی و کمپیوتر می‌بینند.عدۀ هم سعی می‌کنند از دروسی که در مدت جنگها دور مانده اند آن را جبران کرده و به صورت شبانه درس بخوانند. برخی از جوانان دیگر هم بعد از مهاجرتهای طولانی به افغانستان بازگشته اند و کارهایی را که در زمان مهاجرت آموخته اند به کشور خود ارائه می‌دهند اما هنوز هم جوانان نقش اساسی را در امور مختلف نداشته و دولتمردان مجال آنرا نداده است که جوانان از نیروی بلقوۀ خود بخاطر بهبود و بازسازی کشور سهم فعال داشته باشد.

درست است که جوانان افغانستان به آزادینسبی دست یافته اند ولی آزادی به تنهایی کاری را به پیش نمیبرد، بلکه جوانان را به راۀ نادرست سوق می‌دهد.یعنی در کنار این آزادی‌ها ایجاد راهکارها و پالیسی های دولت نیز نیاز است در قبال جوانان که هنوز هیچ نوع توجه صورت نگرفته. این موضوع جوانان افغان را نهایت مایوس ساخته است.

اگر پا را فراتر گذاشته و وضعیت جوانان افغانستان را با دیگر کشورها بسنجیم به این موضوع میرسیم که نسل جوان افغانستان یک نسل فراموش شده است. هرچند بعد از انتخابات ریاست جمهوری، رئیس جمهور افغانستان وزارت امور جوانان را به عنوان کابینۀ خود انتصاب کرد ولی دیری نگذشت که این وزارت از طرف پارلمان استقلال خودرا از دست داد و با وزارت اطلاعات و فرهنگ ادغام شد. وزارت جوانان در زمان استقلال خود فقط توانست تشکیلات وزارت را بسازد و به وضعیت ادارات آن سروسامان دهد ولی کار عملی را در زمینۀ پیشرفت ذهنی و علمی جوانان انجام نداد. هم اکنون نیز وزارت اطلاعات و فرهنگ و جوانان افغانستان هیچ برنامۀ جدی را در این زمینه ندارد.

نقش رسانه‌ها هم در رشد اذهان جوانان ضعیف و کمرنگ است. در رادیو وتلویزیون ها برنامۀ مشخصی برای تربیت و رشد ذهنی جوانان دیده نمی‌شود. هرچند تلویزیونها زیادتر می‌شود جوانان به طرف موسیقی و آن هم “موسیقی هندی”رو می‌آورند. بیشتر برنامه‌های رادیویی هم فقط آهنگهای سفارشی را جزء پلان کاری خود ساخته اند. دولت هم برای آنعده جوانان که بعد از فراغت دانشگاه به کارهای مسلکی گماشته شوند تا در آینده یک بدیل خوبی برای مردم و کشور خویش گردند، پالیسی مشخص را ارائه نکرده است. ما شاهد این هستیم که جوان های بسیار مستعد بعد از فراغت به کار های غیر مسلکی جذب میگردند که خود یک مشکل را در دوره بعدی کشور به بار میاورد.

جوانانی که از کشورهای خارجی بازگشته اند با بیکاری محض مواجه می‌شوند. در هنگام صبح عدۀ انبوهی از جوانان در میدانها ساعتها منتظر می‌مانند تا صاحبان کار یکی از آنها را با خود به کار ببرد. این جوانان به عنوان عصیان اجتماعی به گروههای طرفدار خشونت می‌پیوندند و یا دچار سرخوردگی از کشورشان شده و دوباره مهاجر می‌شوند. غم‌انگیزترین صحنه، اینکه مواردی خودکشی هم به علت عدم امکانات و مراکز تفریحی و بیکاری صورت میگیرد.

مشکلات جوانان تحصیل کرده نیز کم نیست. هر ساله به تعداد جوانان کانکور زده اضافه می‌شود. وزارت تحصیلات عالی امسال حدودأ ۹۰۰۰۰ یا بالاتر از آن محصل متقاضی دارد حال آنکه این وزارت تنها حدودأ ۲۴۰۰۰ محصل آنها را در مراکز آموزش عالی جذب می‌کند.حتی فارغ التحصیلان دانشگاهها نیز امیدی به آیندۀ خود در زمینۀ کاریابی ندارند زمانیکه سند فراغت را به دست میاورند به شغل های شخصی روی میاورند و جوانان همیشه از دولت های خود نا امید بوده و است.

جمعیت کثیری از محصلین در زیر خیمه ها درس می‌خوانند این در حالی است که ده سال از تشکیل دولت انتقالی، موقت و انتخابی می‌گذرد. جوانان افغانستان به ورزش نیز علاقمند هستند حتی دختران هم در بخش‌های مختلف ورزش حضور فعال دارند. دختران علاوه بر ورزشهای رزمی، بسکتبال، والیبال حتی تیم فوتبال تشکیل داده‌اند. لیکن کمبود امکانات ورزشی چه از لحاظ مکان و وسایل، آنها را رنج می‌دهد.پس هماهنگی جوانان ضرورت به بعضی پیش زمینه ها دارد و جوانان ما تا حال قادر نشده است یک مرجۀ را دریابند که زمینه را برای شان مساعد نماید، نه شخصی و نه ارگان را دریافتند که بالای جوانان سرمایه گذاری نمایند تا بتواند از وجود جوانان استفادۀ سالم نمایند پس ما گفته میتوانیم که جوانان نسل فراموش شده است. ضرورت ایجاب مینمایند که خود جوانان دست را به دست هم داده در تمام نقاط و گوشۀ از جهان که قرار دارند یک اتحاد، هماهنگی و همبستگی را ایجاد نمایند و از دولت مردان اعادۀ حقوق نمایند و جوانان خود میتواند نیروی فشار بالای حکومت های فعلی و بعدی شوند یک معقوله است که میگوید حق گرفته میشود ،حق داده نمیشود.

ایمل نقشبندی

 

 
بدون دیدگاه

دیدگاه بگذارید

لطفاً اطلاعات خود را در قسمت پایین پر کنید.
نام
پست الکترونیک
تارنما
دیدگاه شما